عرطبه

لغت نامه دهخدا

( عرطبة ) عرطبة. [ ع َ طَ ب َ / ع ُ طُ ب َ ] ( ع اِ ) رود یا طنبور یا طبل یا طبل حبشی. ( منتهی الارب ) عود، که از ملاهی است. و گویند طنبور. و گویند طبل. و گویند طبل حبشه. ( از اقرب الموارد ). کوبه. طبلک. ( السامی ). و آنرا معرب از فارسی دانند. ( از المعرب جوالیقی ).

جمله سازی با عرطبه

و حضرت على عليه السلام در شبى از شبها، يكى از اصحاب خود را مخاطب قرار داده مىفرمايد: اى نوف ! داوود عليه السلام در چنين ساعتى از شب بپا خاست، پس گفت: اينساعتى است كه دعاوى هر بنده اى پذيرفته مى شود و خواسته اش مستجاب مى گردد،مگر آنكه عشار(ماليات بگير) باشد، يا عريف، يا شرطى (ماءمور شهر) يا صاحب عرطبه(طنبور نوعى ساز زهى ) و يا صاحب كوبه (طبل )(200).