شیر بازو

لغت نامه دهخدا

شیربازو. ( ص مرکب ) صاحب بازوی شیرانه. بسیار قوی و شجاع. ( یادداشت مؤلف ):
که این شیربازو گو پیلتن
چه مرد است و شاه کدام انجمن.فردوسی.

فرهنگ فارسی

صاحب بازوی شیرانه بسیار قوی و شجاع

جمله سازی با شیر بازو

که این شیر بازو گو پیلتن چه مردست و شاه کدام انجمن