کلمهی «شناسان» در فارسی کلاسیک و منابع قدیمی به معنای بیان، تفسیر، تعریف، آشکار کردن یا اعلام کردن آمده است. این واژه زمانی به کار میرود که چیزی به صورت رسمی یا روشن معرفی یا شناخته شود و مفهوم خود را آشکار سازد. وقتی گفته میشود چیزی «شناسان شده»، منظور این است که آن موضوع یا واقعیت به اطلاع دیگران رسیده و آشکار شده است. به بیان ساده، «شناسان» به بیان کردن، معرفی کردن یا آشکار ساختن چیزی اشاره دارد و بار معنایی آن اغلب رسمی و علمی است. این واژه در متون ادبی و علمی نیز برای انتقال اطلاعات، توضیح مفاهیم و روشن کردن موضوعات به کار رفته است. در برخی کاربردها، میتواند نزدیک به واژههایی مثل معرفیکننده، آشکارکننده یا مفسر باشد. از نظر تاریخی، «شناسان» نشاندهنده تلاشی برای شفافیت و اطلاعرسانی در متون قدیم فارسی است. در مکالمات امروزی کمتر دیده میشود، اما در ادبیات کلاسیک و متون قدیمی همچنان اهمیت دارد.
شناسان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با شناسان
معيوب كردن كشتى براى آن بود كه به دست آن پادشاه ستمگر نيفتد و آن بينوايان، بينواتر نشوند. در واقع دفع اَفسد به فاسد بود. كه اين كار همه كس نيست و تشخيص اهمّ و مهم كار دين شناسان عميق است.
عندلیبی که شد از نغمه شناسان نومید به چه امید به آهنگ نماید خود را؟
جامعه شناسان دانش علمی، توسعه یک حوزه علمی را مورد مطالعه قرار داده و تلاش میکنند نقاط احتمالی یا انعطافپذیری تفسیری را در جایی که ابهامات وجود دارد، شناسایی کنند. چنین تغییراتی ممکن است با انواع مختلفی از عوامل سیاسی، تاریخی، فرهنگی یا اقتصادی مرتبط باشد. هدف پژوهشگر این است که توضیح دهد چرا یک تفسیر در جای دیگری به دلیل شرایط بیرونی اجتماعی و تاریخی موفق میشود.
لقمه پیچیده است از خوان لقمان آمده تا شود جان و دل حکمت شناسان را غذا