لغت نامه دهخدا
شلایین. [ ش َ ] ( ترکی، اِ ) ابرام و تقاضا بطور افراط. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) شخصی را گویند که در ابرام افراط کند. ( برهان ). رجوع به شلائین شود.
شلایین. [ ش َ ] ( ترکی، اِ ) ابرام و تقاضا بطور افراط. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) شخصی را گویند که در ابرام افراط کند. ( برهان ). رجوع به شلائین شود.
💡 درشت و نرم صحرای تعلق یک اثر دارد شلایینتر ز صد خارست دامنگیری گل هم
💡 از جوان حرص فزون است کهنسالان را خار چون خشک شود بیش شلایین گردد
💡 حرص از قامت خم گشته دو بالا گردد خار چون خشک شود بیش شلایین باشد
💡 شلایین است در صورت پذیری دیده حیران ازین آیینه عکس روی دلبر برنمی گردد
💡 زین علایق هیچ چیزت خار دامنگیر نیست گر تو میخیزی نمیگردد شلایین انجمن
💡 گزیری از علایق نیست زیر چرخ یک تن را رهایی نیست زین خار شلایین هیچ دامن را