سست عنان

لغت نامه دهخدا

سست عنان. [ س ُ ع ِ ] ( ص مرکب ) تنبل و کاهل. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

تنبل و کاهل.

جمله سازی با سست عنان

چون ریگ روان منزل من پا به رکاب است هر سست عنانی نشود همسفر من
در لطافت همه چون باد صبا سست عنان در وفا کوه صفت ثابت و محکم بودیم
یارگر سست رکاب است همش دریابم عمر گر سست عنان است چه تدبیر کنم
بعزم تیز رکاب و بوهم دور اندیش بحلم سست عنان و بخشم سخت کمان
حسن چو میدان دهد، گوی ز سرها متاب رخش بقا سرکش است، سست عنانی مکن