سر در کف

لغت نامه دهخدا

سردرکف. [ س َ دَ ک َ ]( ص مرکب ) آنکه در معرض بلای عظیم باشد. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

آنکه در معرض بلاد عظیم باشد

جمله سازی با سر در کف

💡 رندانه به میخانه خرامیم و گذاریم سر در کف آن پای که تا دیر مغان رفت

💡 دست و پای شیخ را او بوسه داد وانگهی سر در کف پایش نهاد

💡 نظارگان تو سر در کف خطر دارند که هر نگاه تو خونیّ صد تماشایی‌ست

💡 تمنای وصالم نیست اما شوق آن دارم نهم سر در کف پایی که سر بر آستان دارد

💡 سر در کف پایت نهم، ای یار یگانه روزی که درآیی ز درم مست شبانه

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گوت یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز