زولفین

لغت نامه دهخدا

زولفین. ( اِ ) بمعنی زورفین است که زرفین در صندوق زر باشد. ( برهان ).زورفین. ( آنندراج ). زورفین. زرفین. ( ناظم الاطباء ). زرفین. رزه. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ):
مردم دانا نباشد دوست او یک روز بیش
هر کسی انگشت خود یک ره کند در زولفین.منوچهری ( یادداشت ایضاً ).

جمله سازی با زولفین

💡 مردم دانا نباشد دوست او یک روز بیش هرکسی انگشت خود یک ره کند در زولفین

💡 خصم ایران را گرو ماند دل اندر بند غم راست چون انگشت «‌ازهر» در میان زولفین