زوائدی

لغت نامه دهخدا

زوائدی. [ زَ ءِ ] ( ص نسبی ) کسی که یکی از اعضای بدن وی زائد بر خلقت باشد. || کسی که دارای سه خصیه بود. ( ناظم الاطباء ).

جمله سازی با زوائدی

برساختهٔ ثابت به پروتزی گفته می‌شود که بر روی دندان یا دندان‌های پایه -که قبلاً برای این کار تراش خورده‌اند- سمان شده و ثابت می‌گردد. برساختهٔ کامل در فرد کاملاً بی‌دندان استفاده می‌شود، و به «دست دندان» مشهور است. برساختهٔ پارسیل در بیمارانی کاربرد دارد که در حد میانهٔ برساختهٔ ثابت و کامل قرار دارند؛ یعنی بی‌دندان نیستند ولی به عللی همچون وسعت یا تعدد نواحی بی‌دندانی یا عوامل اقتصادی یا سایر علل امکان دریافت درمان برساختهٔ ثابت را نیز ندارند. این نوع برساختهٔ چارچوبی فلزی دارد که با زوائدی نیروهای جونده را میان دندان‌ها و نیز لثه پخش می‌کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس کش
کس کش
محتمل
محتمل
اعتبار
اعتبار
فال امروز
فال امروز