لغت نامه دهخدا
زعفران بار. [ زَ ف َ ] ( نف مرکب ) شادی آور. مطبوع. خوشبوی:
آبش ز لطافت انگبین وار
بادش ز نشاط زعفران بار.( از ترجمه محاسن اصفهان ص 10 ).
زعفران بار. [ زَ ف َ ] ( نف مرکب ) شادی آور. مطبوع. خوشبوی:
آبش ز لطافت انگبین وار
بادش ز نشاط زعفران بار.( از ترجمه محاسن اصفهان ص 10 ).
شادی آور مطبوع و خوشبوی
💡 ز غم چهرهاش زعفران بار شد سرشکش نشانی ز گلنار شد