رم کردن
فرهنگ فارسی
جمله سازی با رم کردن
قربان تو و رفت تو باشم که زآهو رم کردن و استادن و دیدن تو مزه دارد
در سال ۱۳۰۷ پدرش به نمایندگی تبریز در مجلس شورای ملی انتخاب شد و دوازدهم مهر سال بعد در حالی که با درشکه به مجلس میرفت بر اثر رم کردن اسبهایش دچار سانحه شد و درگذشت.
رفت از ستم چشم تو رم کردن دلها خون میشود اکنون به سر تیر نگاهش
بهر رم کردن چو آهو راست می سازم نفس ساده لوح آن کس که پندارد ز جولان مانده ام