دوادم

لغت نامه دهخدا

دوادم. [ دُ دِ ] ( ع اِ ) آب سرخ است که از درخت طلح یا درخت یز بیرون آید. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). یا دُوَدِم، آب سرخ است که از درخت طلح یا درخت یز بیرون آید و اکثر از کوه بیروت از بلاد شام خیزد و گویند در جوف درختهای کهن متکون میگردد و در افعال قایم مقام مومیایی است که در بدل وی مستعمل می شود. ( آنندراج ). چیزی است مثل صمغو سرخ مایل به سیاهی، از جوف درختهای کهن درآید و در افعال قایم مقام مومیاست. ( از تحفه حکیم مؤمن ).

جمله سازی با دوادم

چهاردهمین نشست سران کشورهای اسلامی موسوم به «نشست مکه: دست به دست به سوی آینده» در ۳۱ مه ۲۰۱۹ برگزار شد و در بیانیه پایانی آن بر محوریت قضیهٔ فلسطین و قدس و حمایت همه‌جانبه از مردم فلسطین تأکید و اعلام شد. در این بیانیه مبارزه با تروریسم را اولویت همهٔ کشورهای عضو قرار گرفت و حملات تروریستی به ایستگاه‌های پمپاژ نفت در شهرهای دوادمی و عفیف و عملیات تخریبی علیه چهار کشتی تجاری در آب‌های امارات متحدهٔ عربی را محکوم نمود.