لغت نامه دهخدا
دندان پریش. [ دَ پ َ ] ( اِ مرکب ) خلال دندان. ( از برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ). دندان آپریز. رجوع به دندان آپریز شود.
دندان پریش. [ دَ پ َ ] ( اِ مرکب ) خلال دندان. ( از برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ). دندان آپریز. رجوع به دندان آپریز شود.
( اسم ) چوبی یا استخوانی که بدان دندان را پاک کنند خلال.
💡 به خموشی چمن آرا لب مرغان را بست سنگ دندان پریشان سخنان گوش کرست