لغت نامه دهخدا
دانه دادن. [ ن َ / ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) عطا کردن حبوب. || دانه دادن مرغان؛ چینه دادن. قوت دادن با دانه. از حبوب خوردنی پیش طیور نهادن خوردن را:
مرغ را دانه دادن از دین است
منطق الطیر عاقلان این است.اوحدی.|| خوردنی در دهان بچه نهادن مرغ مادر بمنقار: زق؛ دانه دادن مرغ بچه را به منقار. ( دهار ).