خونسار به عنوان بخشی از شهرستان گلپایگان، در منطقهای کوهستانی واقع شده است. این بخش از شمال به بخش مرکزی گلپایگان و از دیگر جهات به مناطق مختلف محدود میشود. جغرافیای خاص این منطقه باعث شده تا خونسار دارای آبوهوایی متنوع و مناظر طبیعی زیبا باشد که در جذب گردشگران موثر است.
تاریخچه خونسار به دورانهای گذشته برمیگردد و این منطقه دارای آثار تاریخی متعددی است که نشاندهنده فرهنگ و تمدن دیرینه آن میباشد. با گذشت زمان، خونسار تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی مختلف قرار گرفته و امروزه به عنوان یکی از بخشهای مهم شهرستان گلپایگان شناخته میشود.
براساس آمار سرشماریهای اخیر، جمعیت این شهر به طور تقریبی در حدود چند هزار نفر است. این جمعیت شامل اقوام و گروههای مختلفی میشود که در کنار هم زندگی میکنند. رشد جمعیت در این بخش به عوامل اقتصادی و اجتماعی وابسته است و میتواند تحت تأثیر برنامههای توسعهای قرار گیرد.
خونسار
لغت نامه دهخدا
خونسار. [ خو / خُن ْ ] ( اِخ ) ( قصبه ٔ... ) مرکز بخش خونسار از شهرستان گلپایگان. واقع در 30 هزارگزی جنوب گلپایگان با هوای سرد، آب آن از چشمه حوض مرده زنده گشت و چشمه پیر گرگیخان تأمین میشود. جمعیت قصبه در حدود 2500 نفر است و در حدود 300 باب مغازه و دکان و دو بازار دارد از ادارات دولتی دارای بخشداری وشهرداری و دارایی و آمار و ثبت اسناد و بهداری و بانک ملی و فرهنگ و پست و تلگراف است و نیز یک باب دبیرستان و 10 باب دبستان دارد و از آثار قدیمه امامزاده احمد و بابا ترک است که از دوران صفویه می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). از آنجاست آقا جمال و آقا حسین خونساری از علماء عهد صفویه. ( انجمن آرا ).
- چاپ خونسار؛ نوعی چاپ سنگی است و آن از بدترین چاپها می باشد چه از حیث بدی کاغذ وخط و چه از جهت سهل انگاری طبع و غلط مطبعی.
- خرس خونسار؛ خرس این ناحیه معروف است و به آن مثل می زنند.
- گز خونسار؛ گز بسیار معروفی است که از کوههای خونسار بدست می آید و برای حلویات و دارو بکار میرود.
خونسار. [ خو / خُن ْ ] ( اِخ ) قریه ای است در پنج فرسنگی بیشتر جنوب کلختکان. ( فارسنامه ).