حریر پوش

لغت نامه دهخدا

حریرپوش. [ ح َ ] ( نف مرکب ) که حریر پوشیده باشد. || کنایه از درخت سبز پربرگ:
در باغ کنون حریرپوشان بینی
بر کوه صف گهرفروشان بینی.منوچهری.

فرهنگ فارسی

کسی که حریر پوشیده باشد

جمله سازی با حریر پوش

💡 تا ماریه شد حریر پوش از دم تو پوشد نه همین کعبه سیاه ازغم تو

💡 از تو صحرا حریر پوش شود وز تو نیها شکر فروش شود