جغراف

لغت نامه دهخدا

جغراف. [ ج َ] ( معرب، ص، اِ ) جغرافی دان. عالم جغرافیا. ( دزی ).

جمله سازی با جغراف

💡 قلعه شاه‌نشین بقایای چندین بنای طاق‌دار و تعدادی چاه آب و آب‌انبار (برکه)، که در دل سنگ‌های کوه حفر شده، هم اینک قابل رویت است. بسیاری از مؤرخین و جغرافی نویسان مسلمان در آثار خود این قلعه تاریخی متعلق به عصر ساسانی را توصیف نموده، و از استحکام و تسخیر ناپذیر آن سخن گفته أند.

💡 نقشه‌خوانی و نقشه‌برداری در سال ۱۳۱۷ در محتوای علم جغرافیا گنجانده شد، و آزمایشگاه جغرافی در سال‌های ۱۳۱۷–۱۳۱۸ ایجاد گردید که بر روند گسترش جغرافیا در ایران تأثیر مهمی بر جای گذاشت. سازمان نقشه‌برداری کشور در ۱۳۳۲ بنیان نهاده شد، و دانشسرای عالی در ۱۳۳۴ از دانشکده ادبیات جدا شد و مرکز مستقلی برای تربیت معلم جغرافیا فراهم ساخت.

💡 پروفسور کلیفورد ادموند باسورث معتقد است که جغرافی دانان عربی-[اسلامی] در مورد ریشه این شهر دچار سردرگمی بوداند.

💡 ارتفاع دلفارد به‌طور میانگین۲۰۰۰ متر از سطح دریا می‌باشد؛ و با وجود جنگل‌های انارشیطان، بنه، بادام کوهی، ارچن وچنار و درهم آمیخته شدن درختان گرمسیری وسردسیری دلفارد به بهشتی در استان کرمان تبدیل شده‌است.بنا به گفته ابن حوقل جغرافی دان قرن چهارم هجری در نزدیکی جیرفت جاهایی به نام (میزان) و (درفارد ) بوده که میوه و برخی آذوقه مورد نیاز مردم جیرفت از آنجا تامین میشده.

💡 نخستین و قدیمی‌ترین شهر سیستان که مورخان و جغرافی نگاران مسلمان از آن یاد کرده‌اند «رام شهرستان» یا ابر شهر می‌باشد.

اسکل یعنی چه؟
اسکل یعنی چه؟
مجال یعنی چه؟
مجال یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز