تازه بنیاد

لغت نامه دهخدا

تازه بنیاد.[ زَ / زِ ب ُن ْ ] ( اِ مرکب ) بنیاد نو. اساس تازه:
بداد جهان آفرین شاد باش
جهان را یکی تازه بنیادباش.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) بنیاد تازه و نو اساس نو.

جمله سازی با تازه بنیاد

💡 بداد جهان آفرین شاد باش جهان را یکی تازه بنیاد باش

💡 با نابودی امپراتوری عثمانی در سال ۱۲۹۷ خورشیدی، دیگر اصطلاح خاور نزدیک کاربرد زیادی نداشت و این در حالی بود که اصطلاح خاورمیانه به کشورهای تازه بنیاد جهان اسلام داده شد. با این حال استفاده از اصطلاح خاور نزدیک توسط برخی رشته‌های دانشگاهی نظیر باستان‌شناسی و تاریخ کهن زنده شد. (مراجعه کنید به خاور نزدیک باستان).