الدهر

معانی لغوی

طول مدت عالم: در اصل، الدهر به معنای طول مدت عالم از آغاز پیدایش تا پایان آن است. به عبارتی، به کل زمان از ابتدا تا انتهای وجود اشاره دارد.

مدت طولانی: پس از این معنا، هر مدت طولانی دیگری نیز دهر نامیده می‌شود.

مردم زمانه: در برخی از تعبیرات، دهر به معنای «ابناء روزگار» و «مردم زمانه» نیز به کار رفته است.

در متون دینی

آیات قرآن: در آیه‌ای از قرآن، به دهر اشاره شده است: «هل اتی علی الانسان حین من الدهر» که به معنای گذر زمان و حوادث آن است.

احادیث: در حدیثی از پیامبر اسلام (ص)، آمده است: «لا تَسُبُّوا الدَّهْرِ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ الدَّهْرُ» که به این معناست که زمان را دشنام ندهید، زیرا خداوند خود زمان است. این حدیث به این نکته اشاره دارد که حوادث و بلاها را نباید به دهر نسبت داد، بلکه فاعل این حوادث خداوند است.

مفهوم فلسفی

زمان مطلق: برخی از مفسران معتقدند که دهر را می‌توان به عنوان زمان مطلق در نظر گرفت، به این معنا که زندگی انسان تنها در این زمان محدود می‌شود و هیچ چیز جز گذشت زمان نمی‌تواند او را فانی کند.

مترادف‌ها و نکات دیگر

مترادف‌ها: در زبان فارسی، می‌توان به واژه‌هایی مانند «زمان»، «عصر» و «دوران» اشاره کرد.

نکته: دهر به عنوان یکی از نام‌های خداوند نیز در برخی تفاسیر ذکر شده است، زیرا به اعتقاد برخی، دهر نمایانگر حکمت و تدبیر الهی در حوادث زندگی است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی دَّهْرِ: در اصل به معنای طول مدت عالم از اول پیدایش تا آخر انقراض آن بوده، و در آیه شریفه "هل اتی علی الانسان حین من الدهر" به همین معنا است، ولی بعد از آن هر مدت طولانی را هم دهر گفته اند.
ریشه کلمه: 
دهر (۲ بار)
در بعضی از تعبیرات «دهر» به معنای «ابناء روزگار» و «مردم زمانه» به کار رفته، که بزرگان از بیوفایی آنها شکوه کرده اند.
زمان. چنانکه در صحاح و قاموس گفته است. ابن اثیر و اقرب الموارد آن را زمان طویل گفته‏اند، مجمع گذشتن شب و روز گفته که همان زمان باشد. راغب می‏گوید: دهر در اصل تا آخر سپس هر مدّت کثیر را دهر گفته‏اند و آن بر خلاف زمان است که زمان بر قلیل و کثیر گفته می‏شود. در نهج البلاغه خطبه 32 آمده «اَصْبَحْنا فی دَهْرٍ عَنُودٍ...» یعنی در زمانی عنود و چمودش واقع شدیم. نا گفته نماند دهر را زمان مطلق معنی کردن بهتر است چنانکه از صحاح و قامکوس و مجمع نقل شد یعنی گفتند نیست زندگی مگر فقط این زندگی مگر فقط این زندگی ما، می‏میریم و عده‏ای متولّد می‏شوند. ما را فانی و هلاک نمی‏کند مگر گذشت زمان و توالی شب و روز. * آیا آمد بر انسان مدّتی از روزگار که چیزی یاد شده نبود به نظر می‏آید الف و لام الدَّهر در هر دو آیه برای عهد است یعنی دهر معلوم در مجمع البیان ذیل آیه اوّل نقل شده در حدیث از حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم روایت است «لا تَسُبُّوا الدَّهْرِ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ الدَّهْرُ» یعنی: زمانه را فحش ندهید زیرا خدا همان زمان است. این حدیث در نهایه بدین صورت آمده «لا تَسُبُّوا الدَّهْرَ هُوَاللّهُ» در کشّاف نیز عین عبارت مجمع البیان نقل شده است. طبرسی فرموده: تأویل حدیث آن است که اهل جاهلیّت حوادث و بلاها را به دهر نسبت داده و می‏گفتند زمانه چنین چنان کرد حضرت فرمود: فاعل این کارها خداست، فاعل آنها را سبّ نکنید. بعضی گفته‏اند: مقصود آن است: دهر را فحش ندهید زیرا گرداننده و مدبّر دهر خداست ولی اوّل بهتر است زیرا کلام عرب پر است از اینکه نسبت افعال خدا را به دهر می‏دادند اصمعی گوید: یک اعرابی کسی را مذمت می‏کرد گفت «هُوَ اَکْثَرُ ذُنُوباً مِنَ الدَّهْرِ». در نهایه وجه دوّم را گفته است و می‏گوید: معنی حدیث آن است که اگر شما زمانه را بد گوئی آن به خدا می‏رسد زیرا آورنده این حوادث خداست و نیز گفته در روایات دیگر آمده «فان اللّه هو الدهر». در المیزان ذیل آیه اوّل از در منثور از ابو هریره حدیثی نقل شده که مؤیّد وجه ثانی است حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: خدا فرموده: ابن آدم آنگاه که دهر را سبّ می‏کند نگوید زیانکار باد دهر زیرا دهر منم، شب و روز را می‏فرستم و چون بخواهم نگاه می‏دارم. در تفسیر ابم کثیر چند روایت در همین مضمون نقل شده است. نا گفته نماند روایت فوق در جامع الصغیر سیوطی باب لا و در مجمع البحرین نیز نقل شده است. در قاموس می‏گوید: دهر گاهی از اسماء حسنی شمرده می‏شود. به گمانم علّت این سخن همان حدیث فوق باشد که فکر کرده دهر از نامهای خداوندی است.

جملاتی از کلمه الدهر

بنات مدرسه آسوده از بنات الدهر بنات نعش صفت بر فلک مقر دارد
آن كس كه نداند و نداند كه نداند درجهل مركب ابد الدهر بماند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم