اعنی در زبان فارسی، با نگارش آوانگاری، به عنوان یک فعل ماضی متکلم وحده از ریشه عربی عنایة به کار میرود و به معنای قصد میکنم یا مراد میدارم است. این ساختار صرفی، گوینده را در مقام فاعلِ فعل قرار میدهد و نشانگر اراده و نیت او در بیان مقصود است. در متون کلاسیک و منابع لغوی معتبری نظیر آنندراج و غیاث اللغات، این واژه به عنوان شکلی خاص از بیان قصد و هدف در ادبیات و محاورات قدیم ثبت شده است، که در دوره کنونی عمدتاً با ساختارهای فعلی رایجتر جایگزین گشته است.
بررسی معنایی اعنی آشکار میسازد که این واژه فراتر از یک بیان ساده است؛ بلکه دلالت بر یک فرآیند ذهنی دارد که طی آن، فرد یا نویسنده، اندیشه یا مفهومی خاص را از میان معانی متعدد انتخاب کرده و آن را به عنوان غایت کلام خود معرفی مینماید. در بافتار جملات، استفاده از این فعل نشاندهنده تأکید بر نیت واقعی گوینده بوده و به مخاطب این امکان را میدهد که لایههای پنهان یا عمیقتر مقصود را درک کند. این امر در متون تفسیری و فقهی اهمیت ویژهای داشته است، چرا که مرز میان ظاهر و باطن کلام را مشخص میساخته است.