اطرط

لغت نامه دهخدا

اطرط. [ اَ رَ ] ( ع ص ) رجل اطرطالحاجبین؛ مرد کم موی ابرو. و یجوز رجل ٌ اطرط، ای بدون ذکرالحاجبین. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). و صاحب اقرب الموارد آرد: و لا بد من ذکرالحاجبین. باریک ابرو. ( تاج المصادر بیهقی ). آنکه بر ابروانش هیچ مو نبود. ( مهذب الاسماء ).

جمله سازی با اطرط

💡 گذشت آنکه گرشاسب اطرط دلیر درآمد درین سرزمین همچو شیر