اردمی

لغت نامه دهخدا

اردمی. [ ] ( اِ ) اَزْدَمی. نام جانوریست نامعلوم. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).

جمله سازی با اردمی

در خون دل چو غنچه کشم دامن اردمی بی او بساط گل بپی دیده بسپرم
زان رحیق اردمی دونوش کنی هم چو دریا ز عشق جوش کنی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت