پریشیدگی

پریشیدگی

لغت نامه دهخدا

پریشیدگی. [ پ َ د / دِ ] ( حامص ) حالت پریشیده. پریشان شدگی.

فرهنگ معین

(پَ دِ ) (حامص. ) پریشان شدگی.

فرهنگ عمید

۱. حالت پریشانی، آشفتگی.
۲. شوریدگی.

فرهنگستان زبان و ادب

{perturbation} [علوم جَوّ] هرنوع انحراف در حالت پایای مفروض یک سامانه

دانشنامه عمومی

پریشیدگی (اخترشناسی). پریشیدگی، اغتشاش یا اختلال در اخترشناسی ( به انگلیسی: Perturbation ( astronomy ) )، جابه جایی های پیچیده در حرکت های یک جرم بزرگ آسمانی در رابطه با دیگر نیروها، غیر از جاذبهٔ گرانشی یک جسم بسیار پُرجرم دیگر است. نیروهای دیگر می توانند شامل یک جرم سوم ( چهارم، پنجم، و غیره )، مقاومت، به عنوان از جو، و جاذبهٔ خارج از مرکز یک نهاد ناکروی یا به کلی غیر هندسی بودن شکل جسم باشند.

ویکی واژه

پریشان شدگی.

جمله سازی با پریشیدگی

تناوب‌های مداری در اخترشناسی، بر پایهٔ مورد، و نیاز در یکاهای مختلف زمان بیان می‌شوند، و اغلب در ساعت، روز یا سال. آنها را همچنین می‌توان زیر تعریف‌های گوناگون خاص اخترشناسی که عمدتاً توسط تأثیر پدیده‌های کوچک ولی پیچیده و ابدی گرانشی توسط دیگر اجرام آسمانی تعریف کرد. چنین تغییراتی شامل قرار گرفتن‌های واقعی مرکز ثقل میان دو سامانه نجومی (مرکز سنگینی سراسری)، پریشیدگی‌ها توسط دیگر سیاره‌ها یا اجرام، رزنانس مداری، نسبیت عام، و غیره نیز می‌شود. بیشتر این‌ها توسط نظریه‌های نجومی پیچیده، با استفاده از دانش مکانیک سماوی، و با کمک مشاهدات دقیق موضعی بررسی اجرام آسمانی، از طریق اخترسنجی بررسی شده‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هنگام
هنگام
قرمساق
قرمساق
داشاق
داشاق
گوت
گوت