به مجموعهای از هستیها اطلاق میشود که وجود ذاتی ندارند و بهصورت ذاتی، نه وجوب وجود دارند و نه امتناع. این مفهوم در فلسفه و حکمت اسلامی، در مقابل وجود واجبالوجود که وجودش ذاتی و ضروری است قرار میگیرد. تمامی پدیدهها و موجودات عالم، جز وجود یکتای مبدء کل، در زمرۀ ممکنات جای میگیرند. ممکنات، هستی خود را از علتی بیرونی دریافت میکنند و بدون علتِ موجده، قادر به تحقق خارجی نیستند.
در توضیح چگونگی پیدایش آن، بیان شده است که گذر از مرحلۀ قوه به فعل و از عدم به وجود، تنها بهوسیلهٔ وجود فاعلی بالفعل و مرجّح ممکن میشود. این فاعل است که با اعطای وجود، ممکن را از حالت بالقوگی خارج ساخته و به عرصۀ فعل و تحقق وارد میسازد. همانگونه که در عبارت مرجع نیز آمده است: موجودات ممکنالوجود در ذات خود، برای گذر از قوه به فعل، نیازمند خروجدهندهای هستند که خود بالفعل باشد؛ یعنی فاعلی که آنها را حرکت دهد و از قوه به فعل درآورد.
بدین ترتیب، ممکنات همواره وابسته به وجود مرجّح و علتی خارجی هستند و هیچیک بهتنهایی قادر به ایجاد خویش نیستند. این اصل، بر ضرورت وجود یک علت نخستین و واجبالوجود برای تبیین نظام آفرینش تأکید میکند؛ زیرا در غیر این صورت، سلسلۀ علتها به تسلسل یا دور میانجامد که هر دو محال هستند. بنابراین، ممکنات بهعنوان موجوداتی که قابلیت ظهور و بروز دارند، تنها در پرتو وجودی برتر معنا و تحقق مییابند.