لکنته

لکنته به معنای قراضه یا از کار افتاده است. این واژه برای توصیف اشیاء، وسایل یا تجهیزاتی به کار می‌رود که دیگر کارایی لازم را ندارند یا به نوعی خراب و غیرقابل استفاده شده‌اند. در زبان محاوره‌ای، زمانی که از یک وسیله مانند ماشین، دستگاه، یا هر چیز دیگری که دیگر کار نمی‌کند یا به شدت کهنه و آسیب‌دیده است، صحبت می‌شود، ممکن است گفته شود که این ماشین لکنته است که به معنای این ماشین خراب یا از کار افتاده است می‌باشد. این واژه می‌تواند به اشیاء و وسایلی اطلاق شود که به دلیل استفاده زیاد، آسیب، یا فرسودگی به حالت غیرقابل استفاده درآمده‌اند.

لغت نامه دهخدا

لکنته. [ ل َک َ ت َ / ت ِ ] ( ص ) لکنت. لکنتی. چهارپای و یا دَدِ پیر و موی ریخته و ضعیف شده. کلته. فرسوده. شکسته. در تداول عوام، پیر و لاغر و مردنی. || صفت آلتی یا چیزی فرسوده و ازکارافتاده، چون: ساعت و شمشیر و آفتابه و کارد و چاقو و کالسکه و درشکه و جز آن.

فرهنگ معین

(لَ کَ تِ ) (ص. ) (عا. ) قراضه، از کار افتاده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) لکنت: ساعت لکنته درشک. لکنته
لکنت. شکسته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال سنجش فال سنجش