فمن

در زبان عربی، ترکیب فَمَن از دو بخش تشکیل شده است: حرف ربط «فَ» که به معنای «پس» یا «آن‌گاه» است و برای بیان نتیجه‌گیری یا ترتیب رویدادها به کار می‌رود، و کلمهٔ «مَن» که یک اسم موصول به معنای کسی که یا آن که محسوب می‌شود. بنابراین، این ترکیب به صورت کلی به مفهوم پس کسی که یا پس آن‌که ترجمه می‌شود و برای ایجاد پیوندی منطقی بین دو جمله و بیان شرط و نتیجه به کار می‌رود.

از این ساختار در متون ادبی، به‌ویژه در قرآن کریم، به کرات استفاده شده است. برای نمونه، در آیه‌ای از قرآن آمده است: «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یَرَهُ» که به این معناست: «پس هر کس به اندازهٔ سنگینی ذره‌ای نیکی کند، آن را خواهد دید.» در این مثال، فَمَن نقش کلیدی در ایجاد ارتباط بین عمل نیک و پاداش آن دارد و بر اهمیت مسئولیت‌پذیری انسان در برابر اعمالش تأکید می‌کند.

لغت نامه دهخدا

فمن. [ ف َ م َ] ( ع حرف + اسم ) ( از: «فََ» ربطی + من، موصول ) پس کسی که. پس آنکه: فمن یعمل مثقال ذرة شراًیره. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

مرکب از فائ ربطی و من که موصول است: پس کسی که.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَّوْءِ: بد( حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی ذَکَرَهُ: آن را یاد کرد (در جمله "فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ "یعنی هر کس خواست میتواند بیاد قرآن و یا معارفی که قرآن تذکر میدهد و یادآوری می کند بیافتد و از آن پند گیرد منظور از یادآوری این است که قرآن آنچه را که در فطرت هر شخصی خدا قرار داده را به او یادآوری می کند...
معنی تَمَتَّعَ: بهره برد (در جمله"فَمَن تَمَتَّعَ بِـﭑلْعُمْرَةِ إِلَی ﭐلْحَجِّ "یعنی:پس هر کس تمتع ببرد به وسیله عمره تا حج یعنی با عمره عمل عبادت خود را ختم کند، و تا مدتی از احرام درآید تا دوباره برای حج احرام بپوشد)
معنی یَمْلِکُ: مالک است - اختیار و قدرت دارد (عبارت "فَمَن یَمْلِکُ لَکُم مِّنَ ﭐللَّهِ شَیْئاً إِنْ أَرَادَ بِکُمْ ضَرّاً أَوْ أَرَادَ بِکُمْ نَفْعاً" یعنی: اگر خدا بخواهد گرفتارتان کند و یا سودی برایتان بخواهد کیست که چنین اختیار و قدرتی را دارا باشد که جلو آن ر...
معنی سُوءٍ: بدی (از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی سَیُؤْتِینَا: به زودی به ما خواهد داد(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از...
معنی سَّیِّئُ: عمل زشت - بدی - گناه(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناح...
معنی سَیِّئاً: عمل زشت - بدی - گناه(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناح...
معنی سَّیِّئَاتِ: گناهان - بدیها(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خود...
معنی سَیِّئَاتِنَا: گناهان ما(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی سَیِّئَاتِهِ: گناهانش(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی سَیِّئَاتِهِمْ: گناهانشان(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی سَیِّئَةً: ناگوار - بد (از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود، نظیر آیه: و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت...
معنی فَرَضَ: معین کرد - تعیین کرد - سهم داد - واجب گردانید (دراصل جداکردن قطعه ای از چیزی و تأثیر گذاشتن در آن قطعه معنی می دهد و در مورد واجب کردن هم چون پاره ای از حکم را به آن موضوع اختصاص می دهد،استفاده می شود در عبارت "فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ ﭐلْحَجَّ "منظور...
معنی مَلَئِهِ: جمعیت عظیم و متفقش - اشراف و بزرگان قومش -درباریانش (کلمه ملا به معنای جماعتی از مردم است که بر یک نظریه اتفاق کردهاند و اگر چنین جمعیتی را ملا نامیدند برای این است که عظمت و ابهتشان چشم بیننده را پر میکند از طرفی کلمه ملأ به معنای اشراف و بزرگان قو...
ریشه کلمه:
ف (۲۹۹۹ بار)من (۴۰۹۷ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال قهوه فال قهوه فال اعداد فال اعداد