قحطبه

این کلمه به دو معنا و مفهوم مختلف اشاره دارد:

معنای لغوی:

قحطبه به معنای بر زمین افکندن یا زدن است. این معنا به صورت کلی به عمل یا حالتی اشاره دارد که در آن چیزی به زمین می‌افتد یا مورد ضربه قرار می‌گیرد.

شخصیت تاریخی:

قحطبه بن شبیب طانی یکی از شخصیت‌های تاریخی مهم در تاریخ اسلام و از پیروان عباسیان بود. او از اعراب خراسان و طایفه یمانی بود که نقش کلیدی در شورش عباسیان علیه امویان ایفا کرد. وی به مکه سفر کرد و به عنوان یکی از ائمه کیسانیه، ابراهیم ابن محمد او را مسئول انقلاب آینده عباسیان در خراسان نمود. ابومسلم نیز این امر را پذیرفت.

پس از سقوط مرو به دست پیروان عباسیان در فوریه ۷۴۸ میلادی، قحطبه مأمور نیروهای عباسی شد تا نصر بن سیار، والی اموی خراسان، را تعقیب کند. او نیشابور را تصرف کرد و در ماه آگوست سپاه قدرتمند ده هزار نفری اموی را در گرگان و سپس در ری شکست داد.

در مارس ۷۴۹، او سپاه پنجاه هزار نفری امویان را در نزدیکی اصفهان شکست داد و پس از آن به سمت عراق پیشروی کرد. قحطبه و پسرش حسن از سرداران مهم در دهه‌های نخست حکومت عباسیان بودند و نقش مهمی در تثبیت قدرت عباسیان ایفا کردند.

لغت نامه دهخدا

( قحطبة ) قحطبة. [ ق َ طَ ب َ ] ( ع مص ) بر زمین افکندن. || زدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
قحطبة. [ ق َ طَ ب َ ] ( اِخ ) ابن شبیب طائی یکی از سرداران لشکر ابومسلم خراسانی است. مستوفی آرد: ابومسلم پس از آنکه خراسان وی را مسلم گشت، قحطبةبن شبیب طائی را بجانب عراق فرستاد قحطبه، گرگان بقهر بستد و ری و ساوه و قم و ولایت کاشان بی حرب مسخر گردانید و با مردم اصفهان جنگ کرد و بگرفت و از آنجا برگشت و به نهاوند رفت و همدان با مردم نصر سیار جنگ کردند ایشان را بکشت و از آنجا به حلوان شد و شهر زور و حلوان بستد و عزم کوفه کرد. یزیدبن میسره از واسط عزم حرب ایشان کرد بر کنار فرات بهم رسیدند،شب بود، حرب درپیوست قحطبه را اسب خطا کرد و او را در آن آب غرق گردانید اما لشکرش وقوف نداشتند. یزیدبن میسره را نیز بکشتند چون روز شد و قحطبه غرق شده بود، پسرش حسین بن قحطبه را بر خود امیر گردانیدند و به کوفه شدند. ( تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 286 ). و رجوع شود به کامل بن اثیر ج 5 ص 191 و 192. تاریخ وفات وی 132 هَ. ق. ( = 750 م. ) است. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 791 ).

جملاتی از کلمه قحطبه

عصر دیلیمیان به جهت به روی کار آمدن حاکمانی شیعی، رونقی را در ساختمان این بنا سبب شد. در زمان عضدالدوله دیلمی بقعه تعمیر، و به پاره‌ای از تزئینات آراسته شد و اطراف کاخ حُمید بن قحطبه خانه‌های مسکونی افزوده شد و توسعه یافت و دژ مستحکمی آن را محافظت می‌کرد. در این روزگار زیارت حرم امام رضا رواج بیشتری از پیش گرفت.
حمید بن قَحْطَبَه طایی(به عربی: حمید بن قحطبه الطائی) والی و سردار معروف خراسان در دوره خلافت هارون الرشید و مامون بود. حمید از قبیله طیء بود.
در دوران حکومت هارون عباسی، حمید بن قحطبه طائی والی خراسان بود که کاخی در باغی واقع در ۱٫۵ کیلومتری سناباد داشت. در سال ۱۹۲ هارون خود برای استقرار امنیت کامل، راهی خراسان شد و در باغ حمید بن قحطبه اقامت گزید. یک سال پس از آن و در بهار سال ۱۹۳ هجری قمری، هارون که برای سرکوب شورشی عازم سمرقند بود، در نوغان بیمار شد و همان‌جا مرد و بنا به وصیتش، در تالار بزرگ کاخی که در آن باغ قرار داشت، به خاک سپرده شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم