نکو نامی

لغت نامه دهخدا

نکونامی. [ ن ِ ] ( حامص مرکب ) حسن شهرت. ( یادداشت مؤلف ). نیکونامی. نیک نامی. رجوع به نکونام شود.

فرهنگ فارسی

نیک نامی: (( از شجر. شادمانی جز ثمر. نیکو نامی بچیند. ) )

جمله سازی با نکو نامی

اجل و اعظم آفاق شمس دولت و دین که برد گوی نکو نامی از ملوک و صدور
چون زهد و نکو نامی بر باد هوا دادی از طعنه ی بدگویان زنهار مترس ای دل
تو را بقای ابد باد در نکو نامی که ملک و دین را از نام دشمنت ننگ است
بجوانی و نکو نامی معروف شده ست بجوانمردی کان نادره باشد ز جوان
در این منزل نکو نامی بدست آر که تا باشی حقیقت صاحب اسرار
نا رفته ره صدق و صفا گامی چند بد نام کننده نکو نامی چند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اتی یعنی چه؟
اتی یعنی چه؟
موزون یعنی چه؟
موزون یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز