میفر

لغت نامه دهخدا

میفر. [ ف َ ] ( ع ص ) خادم سبک روح و چالاک. ( منتهی الارب ). خدمتکار. ( مهذب الاسماء ). خادم. ( یادداشت مؤلف ) ( دهار ). مئفر. و رجوع به مئفر شود.

فرهنگ فارسی

خادم سبک روح و چالاک خدمتکار

جمله سازی با میفر

طبق دستورالعمل، سس سالاد میفر از روغن (مانند ذرت یا روغن کلزا) و پایه تخم‌مرغ کامل با موتوماهیان، سیر، خردل آماده (می‌توان از خردل ترب کوهی نیز استفاده کرد)، کرفس، پیاز، شامپاین و دانه‌های فلفل سیاه تهیه می‌شود. گاهی از مونوسدیم گلوتامات نیز استفاده می‌شود.
از دیگر شاعران توانای شهر: جناب آقای حمید رضا غلامی و رادمنش حیدری و میفر میرزایی و...