ملصق

ملصق به عنوان یک ابزار ارتباطی و نمایشی، نقشی کلیدی در انتقال اطلاعات و پیام‌ها ایفا می‌کند. این ابزار به ویژه در زمینه‌های تبلیغاتی، آموزشی و هنری مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند به شکل‌های مختلفی مانند پوستر، اعلان و یا تابلوی تبلیغاتی طراحی شود. طراحی یک ملصق مناسب نیازمند توجه به جزئیات بصری و محتوایی است، زیرا این عناصر باید به گونه‌ای هماهنگ باشند که توجه بیننده را جلب کرده و پیام مورد نظر را به وضوح منتقل کنند. به همین دلیل، انتخاب رنگ‌ها، نوع فونت و تصاویر به کار رفته در آن از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، باید به گونه‌ای نوشته شود که ساده و قابل فهم باشد، تا هر مخاطبی با هر سطحی از دانش بتواند به راحتی آن را درک کند. علاوه بر این، آن ها می‌توانند به عنوان ابزاری مؤثر در ترویج فرهنگ، هنر و رویدادهای اجتماعی عمل کنند و به ارتقاء آگاهی عمومی کمک نمایند. بنابراین، استفاده از ملصق به عنوان یک رسانه ارتباطی، نه تنها به انتقال اطلاعات کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به شکل‌گیری نگرش‌ها و رفتارهای مثبت در جامعه نیز منجر شود. در نهایت، طراحی و استفاده صحیح از ملصق‌ها نیازمند خلاقیت و دقت در جزئیات است، تا پیام مورد نظر به بهترین نحو به مخاطبان منتقل گردد و تاثیرگذاری لازم را داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

ملصق. [ م ُ ص َ ] ( ع ص ) چسبیده شده. ( غیاث )( آنندراج ). چسبیده و پیوسته و محکم و استوار. ( ناظم الاطباء ). چسبانیده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- ملصق شدن؛ چسبیدن. چفسیدن. التصاق. ( یادداشت ایضاً ).
- ملصق کردن؛ چسباندن. ( یادداشت ایضاً ).
ملصق. [ م ُ ص ِ ] ( ع ص ) درچسبنده. ( غیاث ) ( آنندراج ).
ملصق. [ م ُ ص َ / م ُ ل َص ْ ص َ ] ( ع ص ) پسرخوانده. ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). آنکه پدر او دانسته نیست. دَعی. حَمیل. زَنیم. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مَ صَ ) [ ع. ] (اِمف. ) چسبیده، پیوسته.

فرهنگ عمید

چسبیده، پیوسته، چسبانده شده.

فرهنگ فارسی

چسبانده شده، چسبیده، پیوسته
( اسم ) چسباننده.
پسر خوانده. آنکه پدر او دانسته نیست دعی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم