مغرب اقصی

لغت نامه دهخدا

مغرب اقصی. [ م َ رِ ب ِ اَ صا ] ( اِخ ) رجوع به مغرب ( اِخ ) شود.

جمله سازی با مغرب اقصی

هرجان را قوم بربر از مغرب اقصی ارجان (ارقان) نامند و آن درخت بزرگی است خارناک و میوه دارد مانند بادام خرد و در آن هسته است که بز و شتر آن میوه را خورند و هسته آن را بیرون افکنند و مردم هسته‌ها را جمع می‌کنند و می‌شکنند و سپس از مغز آن روغن می‌گیرند و آن را در مراکش و اطراف آن قاتق غذا قرار دهند. کسانی که آن را خورده‌اند ادعا می‌کنند که مانند روغن زیتون شیرین است.