معسکری

لغت نامه دهخدا

معسکری. [ م ُ ع َ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به معسکر به معنی چیزی که از عسکر مکرم خیزد. عسکر مکرم از شهرهای قدیم خوزستان است که شکر آن شهرت داشته است و ظاهراً این تعبیر ساخته مولاناست زیرا معسکر در لغت به معنی لشکرگاه و محل اجتماع ضبط شده است. ( فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر ):
صد جا چو قلم میان ببسته
تنگ شکر معسکری را.مولوی.

جمله سازی با معسکری

💡 صد جا چو قلم میان ببسته تنگ شکر معسکری را

💡 گر مخالف معسکری سازد طعنه‌ای در برابر اندازد