لغت نامه دهخدا
گلبرگه. [ گ ُ ب ِ گ َ ] ( اِخ ) نام جایی است مشهور در ممالک دکن. ( آنندراج ). نام شهری است در مغرب حیدرآباد هند. رجوع به «از سعدی تا جامی » تألیف ادوارد براون ترجمه علی اصغر حکمت ص 434 شود.
گلبرگه. [ گ ُ ب ِ گ َ ] ( اِخ ) نام جایی است مشهور در ممالک دکن. ( آنندراج ). نام شهری است در مغرب حیدرآباد هند. رجوع به «از سعدی تا جامی » تألیف ادوارد براون ترجمه علی اصغر حکمت ص 434 شود.
نام جایی است مشهور در ممالک دکن.
گلبرگه
گلبرگه ( کانارا: ಗುಲಬರ್ಗಾ، اردو: گلبرگه ) شهری در ایالت کارناتاکا هند است. این شهر مرکز بخش و منطقه گلبرگه می باشد. این شهر در ۲۰۰ کیلومتری حیدرآباد و ۶۲۳ کیلومتری شمال بنگلور واقع است.
گلبرگه از شهرهای مشهور دکن محسوب می شود و پیش از این بخشی از حکومت نظام حیدرآباد به شمار می آمد و از ۱۳۴۷ تا ۱۴۲۵ پایتخت بهمنی ها بود.
💡 هر ساله، سالگرد درگذشت وی در روزهای ۱۵، ۱۶ و ۱۷ ذی القعده در مقبره بند نواز در گلبرگه برگزار میشود. صدها هزار نفر از مذاهب مختلف گرد هم میآیند تا یاد این شخصیت مذهبی را پاس دارند.
💡 در سال ۱۳۴۷ م، منطقه توسط سلطان بهمنی از گلبرگه فتح شد. در این زمان شهر به عنوان ویجاپور یا بیجاپور شهرت داشت. تا آن زمان بیجاپور ناحیه مرزی دورافتاده و ناآرامی بود که پس از به حکومت رسیدن بهمنیها ثبات بیشتری یافت.
💡 گیسو دراز شاگرد و سپس جانشین صوفی نصیرالدین چراغ دهلوی بود. هنگامی که در حدود سال ۱۴۰۰ به دلیل حمله تیمور به دهلی به دولتآباد نقل مکان کرد، مکتب چشتی را به جنوب هند برد. سرانجام به دعوت سلطان بهمنی تاج الدین فیروزشاه در گلبرگه ساکن شد.
💡 سلطاننشین بهمنی (هندی: बहमनी सल्तनत) یا بهمنیان یا ملوک گلبرگه از خاندانهای افغان حاکم بر دکن و نواحی مجاور آن در جنوب هند بود که یکی از سلسلههای مهم پادشاهی هند در سدههای میانه و نخستین سلسلههای مستقل مسلمان در جنوب هند بهشمار میآید.
💡 هجده سلطان در سلسله بهمنی به مدت بیش از صد و هشتاد سال از ۷۴۸–۹۳۳ ه. ق/ ۱۳۴۷–۱۵۲۷ م حکومت کردند. پایتخت هشت تن از آنان اَحسنآباد گلبرگه بود که با انتقال پایتخت به محمدآباد بیدر، ده سلطان دیگر در آنجا سلطنت کردند.
💡 برطبق آنچه که در کتاب تاریخ فرشته ثبت است، محمد شاه اول، «صدرالشرف سمرقندی» را همراه مادر خود «ملکه جهان»، برای حج و زیارت کربلا فرستاد. همچنین در زمان وی مسجد بزرگ گلبرگه ساخته شد. بالای محراب آن مسجد اسامی پنج تن حک شده و زیر آن اسامی چهار تن خلفای راشدین آمدهاست، که حاکی از آن است که گر چه شاهان بهمنی و مردم حنفی مذهب بودند اما از همان ابتدا به تفکرات شیعه نیز تعلق فکری داشتهاند.