گل خیری

لغت نامه دهخدا

گل خیری. [ گ ُ ل ِخ َ / خ ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) نوعی از گل است که به نام گل همیشه بهار هم خوانده میشود:
وآن قطره ٔباران که چکد بر گل خیری
چون قطره می بر لب معشوقه میخوار.منوچهری.گل زرد و گل خیری و بید باد شبگیری
ز فردوس آمدند امروز سبحان الذی اسری.منوچهری.و رجوع به خیری شود.

فرهنگ فارسی

نوعی گل است که بنام گل همیشه بهار هم خوانده میشود

جمله سازی با گل خیری

💡 به باغها گل خیری هم اردمد بی بوست که بوی خیری کس را نمی رسد به مشام

💡 کایدل اگر آگهی چون گل خیری شکفت پای ز گلشن مکش دست ز ساغر مدار

💡 در زیر گل خیری آن به که قدح گیری بر بادک شبگیری، بانگ و شغب صلصل

💡 نرگس به جمال گل خیری شده خیره زانگونه که بیمار کند میل مزعفر

💡 چو دایه ماه خوبان را بیاراست بنفشه بر گل خیری بپیراست

💡 وان قطرهٔ باران که چکد بر گل خیری چون قطرهٔ می بر لب معشوقهٔ میخوار