گل بشکر
فرهنگ فارسی
جمله سازی با گل بشکر
از درج درت، طعنه زند لعل بیاقوت؛ وز برگ گلت، خنده زند گل بشکر بر
صبحدم چون گل بشکر خنده بگشاید دهن از خروش و ناله ی مرغ سحر خوان چاره نیست
بلبل بسخن مضاحک آغاز کند تا گل بشکر خنده دهن باز کند
گر ز روی و لب تو هیچ نصیبم بودی بهر بیماری دل گل بشکر داشتمی
چون وقت سحر گل بشکر خنده در آید از بلبل شوریده فغان در چمن افتد
خاموش که چون گل بشکر خنده درآید با بلبل بیدل نتوان گفت که خاموش