کرده بان

لغت نامه دهخدا

کرده بان. [ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) حافظ گرده نان و معرب آن جَردَبان است. ( از المعرب جوالیقی ص 110 ).

فرهنگ فارسی

حافظ گرده نان و معرب آن جردبان است.

جمله سازی با کرده بان

💡 جز خم زلف تو کاو سایه بر آن چهره فکند سایبان بر مه و خورشید که کرده بان را