ویژ به عنوان صفتی که بر خصوصیت، اختصاص و خلوص دلالت دارد، در ادبیات و متون فارسی به کار رفته است. این واژه، بیانگر یگانگی، بیهمتایی و تمایز یک پدیده از سایر موارد مشابه است. در برخی منابع لغوی، هممعنی با ویژه دانسته شده، اما به نکته مهمی اشاره شده است که ویژه شواهد کاربردی بیشتری دارد و کمتر مورد استفاده قرار گرفته یا شاهد مثال برای آن کمتر یافت میشود. با این حال، مفهوم اصیل آن در غلظت و شدت، برتری و ممتاز بودن نهفته است. این کلمه، علاوه بر معانی فوق، به مفهوم خاصه، خالص و صافی نیز نزدیک است. گویی چیزی که ویژ خوانده میشود، از هرگونه ناخالصی، عیب یا شائبهای به دور است و به ذات خود، اصالت و یکپارچگی خویش را حفظ کرده است. این جنبه از معنا، بر جنبه انحصاری و منحصر به فرد بودن تأکید بیشتری میورزد و آن را از دایره عمومی و مشترک جدا میسازد.
ویژ
لغت نامه دهخدا
همه ویژ گُردان و آزادگان
بیامد سوی آذرآبادگان.فردوسی.- ویژ کردن؛ اخلاص. امحاض. ( المصادر زوزنی ). خالص کردن.
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
جمله سازی با ویژ
ثبت نام دانش آموزان در مدارس ویژ و نمونهٔ شهرستان کرمان که از کیفیت بالای آموزشی و بازده بیشتری برخوردارند.