وسیله ساز

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (اِفا. ) ۱ - سبب ساز، مسبب. ۲ - خدای تعالی.

فرهنگ عمید

وسیله سازنده، سبب ساز.

فرهنگ فارسی

۱- سبب ساز مسبب. ۲- خدای تعالی.

جمله سازی با وسیله ساز

💡 این ساز متشکل از حلقه‌ای چوبی به عرض ۵ تا ۷ و قطر دایره ای از ۲۵ تا ۴۰ سانتیمتر که بر یکی از سطوح جنبی دایره‌ای شکل آن پوست کشیده شده و در جدار داخلی ساز حدود چهل حلقه فلزی کوچک به فواصل مساوی آویزان شده‌است. در یکی از نقاط جدار چوبی سوراخی است که نوازنده انگشت دست را در آن داخل می‌کند و به این وسیله ساز را نگه می‌دارد و با بقیه انگشتان هر دو دست بر پوست می‌کوبد و در عین حال ساز را کمی سریع هل می‌دهد تا حلقه‌های کوچک داخلی همراه با صدای کوبیدن انگشتان صوتی زنگ‌وار نیز حاصل کنند. هیچ‌یک از اصوات ساز حائز ارتفاع معین نیستند.