«هفت وادی» اصطلاحی در عرفان است که به مراحل سلوک معنوی و طی مسیر کمال انسان اشاره دارد. هر وادی نمادی از مرحلهای از رشد و تطهیر روح و تقویت معرفت است و گذر از آنها نیازمند تمرین، صبر و دقت در خودشناسی است. این مفهوم بیانگر سفر درونی انسان به سوی کمال و حقیقت است و هدف آن نزدیک شدن به حق و وصول به وحدت وجود میباشد.
شیخ فریدالدین عطار در مثنوی منطق الطیر هفت وادی را مراحل پیشرفت سالک در مسیر عرفان معرفی میکند: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فنا. این هفت مرحله، ترتیب سلوک و پیمودن مسیر معنوی را نشان میدهد و سالک در هر وادی با تمرین و تجربهای خاص، به درک عمیقتری از حقیقت نزدیک میشود.
هفت وادی بیانگر آن است که رسیدن به کمال و معرفت نیازمند طی مراحل مشخص و گذر از تجربهها و چالشهای روحی است. هر مرحله سالک را از تعلقات دنیوی جدا میکند و او را آماده میسازد تا در نهایت با فنا در حق و استغراق در حضور الهی، به وحدت و حقیقت مطلق دست یابد. این مسیر، راهنمایی عملی و نمادین برای زندگی معنوی انسان است.
💡 عطار آن را با همآمیختگی با احوال در هفت وادی بیان داشته است. مقامات و منازل نزد صوفیه متعدد است و یکی و دوتا تا هفت و هفتاد و هفتاد هزار و ده و صد و هزار گفته شده است. خواجه عبدالله انصاری در کتاب منازل السائرین، آن را در ده مرحله و هر کدام ده مرحله صد منزل (صد میدان) نقل داشته است.
💡 بهاءالله در نهایت به درخواست بابیان برجسته که تأثیر تنشزدایی و ثباتبخشی وی را در بغداد ضروری میدیدند و به اصرار خانواده خود در بهار ۱۲۳۵ خورشیدی برابر با مارس ۱۸۵۶ به بغداد بازگشت. وی تا سال۱۲۴۲ شمسی که برابر با ۱۸۶۳ است در آنجا اقامت گزید و به بسط پیروان وفادار و روزافزون خود از طریق آثار زیبای عرفانی و رسالههای اعتقادی متقن و صریح همچون کلمات مکنونه، هفت وادی و کتاب ایقان، که به فارسی یا عربی مینگاشت، پرداخت.
💡 کند طی هفت وادی هادی علم سیم وادیست در ره رادی علم
💡 گفت ما را هفت وادی در ره است چون گذشتی هفت وادی، درگه است
💡 عشقاو را هفت وادی بود و من در هر یکش زحمتی دیدمکه دید اسفندیار از هفتخان
💡 ز دنبالش بپوی این هفت وادی که در این راه بینی روی هادی