مضاعفه

لغت نامه دهخدا

( مضاعفة ) مضاعفة. [ م ُ ع َ ف َ ] ( ع مص ) دوچندان یا زیاده کردن چیزی را و به طرف چیزی دوگونه آن چیزگردانیدن تا سه گونه گردد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). یکی را دو کردن و افزون کردن با کسی یا با چیزی. ( دهار چ بنیاد فرهنگ ). || زره را دوگونه حلقه بافتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). زره را از دو حقله بافتن. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) زره دوتار. ( مهذب الاسماء ). مؤنث مضاعف: درع مضاعفة، زره دوگانه حلقه بافته. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). زره دوتو. ( دهار چ بنیاد فرهنگ ). زره از دو حلقه بافته شده. ( ناظم الاطباء ).
مضاعفه. [ م ُ ع َ / ع ِ ف َ/ ف ِ ] ( از ع، مص ) مضاعفة. دوچندان کردن چیزی را.
- مضاعفه کردن؛ دوبرابر و یا دوچندان کردن: کیست که فام دهد خدای را عز و جل فام نیکو، تا مضاعفه کند ورا و ثواب گرانمایه رساند به او. ( تفسیر نسفی سوره 57 آیه 11 ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُّضَاعَفَةً: دو چندان شده - چند برابر شده ( مثلا میگویند عدد دو ضعف عدد یک و عدد چهار دو ضعف آن است. و گاهی هم آن را به معنای چیزی میدانند که به انضمام چیز دیگری باعث تکرار شود، مانند واحد که به انضمام واحدی دیگر عدد یک را تکرار میکنند، و به این اعتبار عدد یک...
ریشه کلمه:
ضعف (۵۲ بار)

جمله سازی با مضاعفه

و بیان ابواب ربا و شرح آن در سورة البقرة رفت. امّا آنچه گفت: أَضْعافاً مُضاعَفَةً این دو لفظ «ضعف» تأکید را بر هم داشت. بعضی علما گفتند: این هر دو لفظ یکسان نیند، از بهر آنکه مضاعفه نه از ضعف است، بلکه از ضعف است، و ضعف نقص باشد یعنی آنچه شما زیادتی و افزونی میدانید آن نقص و قلّت است. و دلیل برین آنست که جای دیگر گفت: وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فِی أَمْوالِ النَّاسِ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ. و قال تبارک و تعالی: یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ و فی معناه انشد:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
احتساب یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
میسترس یعنی چه؟
میسترس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز