لغت نامه دهخدا
چاوک. [ وَ ] ( اِ ) مخفف چکاوک است. ( برهان ) ( جهانگیری ). بمعنی چکاوک و مخفف آن است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) چکاوک. ( ناظم الاطباء ). مرغی باشد برابر به گنجشک.( برهان ). قبره ( به عربی ) ( برهان ). ( ناظم الاطباء ).
چاوک. [ وَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج که در 5 هزارگزی شمال دژ شاهپور و 2 هزارگزی ثلاثه بالا واقع شده دامنه و سردسیر است و 125 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و محصولش غلات، لبنیات و توتون میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).