ناخفتن

ناخفتن به معنای عدم خوابیدن و بیدار ماندن است. وقتی می‌گوییم ناخفتن، در واقع به حالتی اشاره داریم که فرد به خواب نمی‌رود و در حالت بیداری باقی می‌ماند. این وضعیت می‌تواند به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد؛ شاید به خاطر فکر کردن به مسائل روزمره یا اضطراب و نگرانی باشد. به علاوه، برخی افراد به طور طبیعی کمتر خواب می‌برند و در نتیجه بیشتر بیدار می‌مانند. ناخفتن می‌تواند تأثیرات مثبت یا منفی بر روی بدن و ذهن داشته باشد، از جمله افزایش تولید خلاقیت یا احساس خستگی و عدم تمرکز. در نهایت، این حالت می‌تواند به ما یادآوری کند که خوابیدن و استراحت کافی برای سلامت جسمی و روحی ما ضروری است.

لغت نامه دهخدا

ناخفتن. [ خ ُ ت َ ] ( مص منفی ) نخفتن. خواب نکردن.نخوابیدن. بیدار ماندن. به خواب نرفتن:
که بر ساز کامد گه رفتنت
سرآمد نژندی و ناخفتنت.فردوسی.من از ناخفتن شب مست مانده
چو شمشیری قلم در دست مانده.نظامی.شکایت پیش از این روزی ز دست خواب میکردم
به غم خواران و نزدیکان، کنون از دست ناخفتن.سعدی.

فرهنگ فارسی

نخفتن خواب نکردن.

جملاتی از کلمه ناخفتن

نگر تا چند کرده‌ست این زمانه میان این دو ناخفتن بهانه
ز بس ناخفتن اندر مهربانی به بی خوابی شد از من زندگانی

حسن از اثر مستی و ناخفتن دوشت صد سرمه در آن نرگس، مخمور کشیده