لغت نامه دهخدا چاشنی دل. [ ی ِ دِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه از سخنان خوب و لطیف و دلگشا. ( برهان ) ( فرهنگ ناصری ) ( آنندراج ): روشنی عقل بجان داده ای چاشنی دل بزبان داده ای.نظامی.|| سخن. ( شرفنامه منیری ). || زبان فصیح. ( مجموعه مترادفات ص 192 ).