چار مذهب

لغت نامه دهخدا

چارمذهب. [ م َ هََ ] ( اِخ ) کنایه از حنفی ̍، شافعی، مالکی و حنبلی. ( آنندراج ) ( غیاث ). چهارمذهب. چارمذهب اهل تسنن،مذهب حنفی، مذهب شافعی، مذهب حنبلی و مذهب مالکی.

فرهنگ فارسی

کنایه از حنفی - شافعی - مالکی - حنبلی.

جمله سازی با چار مذهب

کی ز هفتاد و دو ملت می توانی یافتن اختلافی را که من در چار مذهب یافتم
روافض آنکه ازتوحید دور است بعلم چار مذهب خود کفور است
میی گو چو آب زلال آمده است به هر چار مذهب حلال آمده است
شرع احمدبین که صادق دیده است چار مذهب اندر او گردیده است
گرچه همچون قطب گردون در تجرد ثابتم دختران نعش را در چار مذهب شوهرم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال حافظ فال حافظ فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال انگلیسی فال انگلیسی