لغت نامه دهخدا چادر کحلی. [ دَ / دُ رِ ک ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) کنایه از آسمان. ( برهان ) ( آنندراج ). || کنایه از شب. ( برهان ) ( آنندراج ).
جمله سازی با چادر کحلی گردون فکند چادر کحلی به سر مرا حالی که برد خصم جفا جامه معجرم فلک در سندس نیلی هوا در چادر کحلی زمین در فرش زنگاری که اندر حله خضرا