پوریای ولی متولد ۷۲۲ هجری قمری که با نام محمود خوارزمی و تخلص قِتالی نیز شناخته میشود، پهلوان، عارف و شاعر ایرانی است. لقبهای او شامل پوریای ولی و پَریار ولی نیز میباشد. تاریخ تولد و جزئیات زندگیاش بهطور دقیق مشخص نیست؛ برخی او را از اهالی اورگنج در خوارزم، برخی دیگر از مردم گنجه و حتی خوی و سلماس میدانند. گفته میشود که او در حرفههای پوستیندوزی و کلاهدوزی فعالیت میکرد. از جوانی به کشتیگیری مشغول بود و در این دوران به شهرهای مختلف آسیای میانه، ایران و هندوستان سفر کرد و با پیروزی بر رقبایش در این شهرها به شهرتی بزرگ دست یافت. داستانهای زیادی، گاه به صورت افسانه، درباره پهلوانیهای او نقل شده است. یکی از مشهورترین این داستانها مربوط به آوردن یک پهلوان هندی به خوارزم برای مسابقه با اوست، یا به روایت دیگر، دعوت یکی از پادشاهان هندوستان از پوریای ولی برای کشتی با یکی از پهلوانان آن سرزمین.
پوریای ولی
لغت نامه دهخدا
پوریای ولی. [ رِ ی ِ وَ ] ( اِخ ) پهلوان محمود خوارزمی ملقب به پوریای ولی و نیز ملقب به قتالی. اصل او از مردم گنجه است. شجاعی عارف بود. او را مثنویی است بنام کنزالحقائق. وی بسال 722 هَ. ق. در خیوق درگذشته است. رجوع به تذکره صبح گلشن و قاموس الاعلام ترکی و ریحانة الادب و مجالس العشاق شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
(لقبِ محمود خوارزمی متخلص به قِتالی) پهلوان، عارف و شاعر ایرانی. لقبش را پوریای ولی و پَریار ولی نیز ضبط کرده اند. تاریخ تولد و شرح احوالش روشن نیست؛ برخی او را از اهالی اورگنج در خوارزم یا از مردم گنجه و حتی خوی و سلماس دانسته اند. گویند پوستین دوزی و کلاه دوزی پیشه اش بود. از جوانی کُشتی می گرفت و از همان هنگام به شهرهای مختلف آسیای میانه، ایران، و هندوستان سفر کرد و با پیروزی بر رقیبانش در این شهرها پهلوانی بلندآوازه شد. از پهلوانی های او حکایت هایی بسیار و گاه افسانه ای نقل شده است. مشهورترین حکایت در این زمینه آوردن پهلوانی هندی به خوارزم برای مسابقه با او و یا به روایتی دیگر دعوت یکی از پادشاهان هندوستان از پوریای ولی برای کشتی با یکی از پهلوانان آن سرزمین است. گویند پوریای ولی پیش از مسابقه مادر پهلوان هندی را دید که زاری کنان از خداوند پیروزی فرزندش را می طلبد. او نیز با شکست از آن پهلوان آرزوی مادرش را برآورده کرد. پوریای ولی در میان ورزشکاران ایرانی الگوی جوانمردی، فداکاری، راستگویی، احترام به پیش کسوت و مردم دوستی است. در زورخانه و در میان باستانی کاران جایگاه او چنان بلند است که به هنگام کاری دشوار، مانند گرفتن سنگ نامش را بر زبان می آورند. بوسیدن خاک گود کشتی نیز اشاره به قدم بوسی اوست. شعر نیز می گفت و مضامین عرفانی درون مایۀ سروده هایش بود. در برخی منابع نیز اشاره شده که از مَلامَتیان بوده است. مثنوی کنزالحقایق منسوب به اوست. مجموعۀ رباعیاتش که نسخه ای خطی از آن در مؤسسۀ خاورشناسی فرهنگستان علوم ازبکستان نگهداری می شود در ۱۹۶۲/۱۳۴۱ش در تاشکند به چاپ رسیده است.