ناجیه

اسم دخترانه ناجیه یک نام با معانی مثبت و معنادار است که به مفهوم نجات و رستگاری اشاره دارد.

معانی اسم

رهنده و خلاص شونده: نام ناجیه به معنای رهنده و خلاص شونده است. این مفهوم به نوعی نشان‌دهنده‌ی کسی است که از وضعیت‌های سخت و دشوار رهایی می‌یابد و به سمت آرامش و امنیت حرکت می‌کند. این ویژگی می‌تواند به فرد احساس آزادی و قدرت بدهد تا در برابر چالش‌ها و مشکلات زندگی ایستادگی کند و راه‌های جدیدی برای پیشرفت و بهتر شدن پیدا کند.

نجات یابنده و رستگار از عقوبت: این جنبه از نام به نجات و رهایی از عذاب‌ها و مشکلات اشاره دارد و می‌تواند نمایانگر فردی باشد که با ایمان و تلاش، به رستگاری و سعادت می‌رسد. این ویژگی می‌تواند به فرد انگیزه دهد تا در زندگی‌اش به دنبال حقیقت و ارزش‌های انسانی باشد و از اصول اخلاقی و دینی پیروی کند. این نام می‌تواند نشان‌دهنده‌ی فردی باشد که در مسیر درست زندگی قرار دارد و به دیگران کمک می‌کند تا نیز به رستگاری برسند.

مسلمانان: در برخی متون دینی، به مسلمانان به عنوان ناجیه اشاره شده است. این جنبه از نام به معنای تعلق به یک گروه خاص و ارادت به آموزه‌های دینی است. این ویژگی می‌تواند به فرد حس هویت و تعلق به یک جامعه بزرگ و معنوی بدهد و او را تشویق کند تا در راستای ارزش‌های انسانی و دینی خود عمل کند.

لغت نامه دهخدا

( ناجیة ) ناجیة. [ ی َ ] ( ع ص ) تأنیث ناجی. نجات یابنده و رستگار از عقوبت. ( آنندراج ). رستگار از عقوبت. ( غیاث اللغات ). رهنده و خلاص شونده. ( ناظم الاطباء ). || ناقه تیزرو. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). ناقة ناجیة؛ ماده شتر تیزرو. ( ناظم الاطباء ). شتر ماده چست رفتار. ( شمس اللغات ). بعیر ناج. ( منتهی الارب ). الناقةالسریعة تنجو بمن رکبها. ( المنجد ). ج، ناجیات.
- امت ناجیه؛ مقصود مسلمانان اند. در معجم البلدان آرد: من قولنانجت الامة من العذاب فهی ناجیة. ( معجم البلدان ).
- فرقه ناجیه؛ شیعه. ( یادداشت مؤلف ).
ناجیة. [ ی َ ] ( اِخ ) ابن جندب اسلمی از یاران پیغمبر اسلام بود شرح خدمات او در امتاع الاسماع آمده است. ( ج 1 صص 274-278 ). ناجیةبن جندب یا ناجیة بن عمرو صحابی است. نام او ذکوان بود و پیغمبر او را ناجیه نامید همچنانکه از قریش نجات یافته بود. ( از منتهی الارب ). وی در سفر حج عمره از طرف حضرت رسول مأموریت ضبط شتران را داشته است. صاحب حبیب السیر آرد: آنگاه حضرت رسالت پناه عازم گزاردن عمره شده اصحاب را به کارسازی امر نموده و هفتاد شتر جهت هدی تعیین کرده ضبط آن شتران را بعهده ٔناجیةبن جندب اسلمی فرموده. ( حبیب السیر ج 1 ص 369 ). و نیز رجوع به ص 409 از همین کتاب و همین مجلد شود.
ناجیة. [ ی َ ] ( اِخ ) ابن الاعجم، از صحابه پیغمبر اسلام است. رجوع به امتاع الاسماع ج 1 ص 284 و 273 شود.
ناجیة. [ ی َ ] ( اِخ ) ابن سدوس مکنی به ابوالقاسم، محدث است. مؤلف اخبار اصفهان آرد:وی در قریه طهران سکونت جست. و او را بدانجا خانه و ضیاع و فرزندان باشد که مشهور است. از او محمدبن احمدبن تمیم حدیث کند. ( ذکر اخبار اصبهان ج 2 ص 333 ).
ناجیة. [ ی َ ] ( اِخ ) ابن کعب اسری. تابعی است. ( منتهی الارب ).
ناجیة. [ ی َ ] ( اِخ ) منزلی است مردم بصره را در طریق مدینه بعد از اُنال و قبل از قُوارة، بدون آب است. ( معجم البلدان بنقل از سکونی ).
ناجیة. [ ی َ ] ( اِخ ) شهر کوچکی است بنی اسد را. ( از معجم البلدان ). قال العمرانی: ناجیة مدینة صغیرة لبنی اسد و هی طویة لبنی اسد من مدافع القنان جبل و هماطویان بهذا الاسم و مات روبةبن العجاج بناجیة لاادری بهذا الموضع أم بغیره. ( معجم البلدان ).
ناجیة. [ ی َ ] ( اِخ ) آبی است از آن بنی قرة [ از بنی اسد ]. ( از معجم البلدان به نقل از اصمعی ). آبی است بنی اسد را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث ناجی. یا امت ناجیه. مسلمانان. یا فرقه ناجیه. مسلمانان. توضیح شیعیان خود را بدین نامها خوانند.
محله ایست در بصره موضعی است در بصره

فرهنگ اسم ها

اسم: ناجیه (دختر) (عربی) (تلفظ: nājiye) (فارسی: ناجيه) (انگلیسی: najiye)
معنی: مونث ناجی، مسلمانان، ( مؤنث ناجی )، ناجی

جمله سازی با ناجیه

وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ قال رسول اللَّه (ص): «انّها امتی و قد أعطی القوم بین ایدیکم مثلها» یعنی قوله: وَ مِنْ قَوْمِ مُوسی‌ أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ الایة، و گفته‌اند: این حق که درین آیت گفت کتاب خداست و فرمان او، و این امّت ایدر آن فرقت ناجیه است از هفتاد و سه فرقت از امت محمّد (ص)، چنان که در خبر است ربیع انس گفت: مصطفی (ص) این آیت برخواند، آن گه گفت: «انّ من امتی قوما علی الحقّ حتی نزل عیسی بن مریم».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال ابجد فال ابجد فال کارت فال کارت فال تخمین زمان فال تخمین زمان