علی، شخصیتی است که به عنوان نماد تلاش و کوشش در زندگی شناخته میشود. او با ارادهای قوی و انگیزهای بالا، همواره سعی میکند تا در مسیر دستیابی به اهداف خود پیشرفت کند. علی نه تنها به دنبال موفقیتهای فردی است، بلکه همواره در تلاش است تا به دیگران نیز یاری رساند و در بهبود وضعیت آنها نقش مؤثری ایفا کند. او معتقد است که موفقیت واقعی زمانی به دست میآید که فرد بتواند با کمک به دیگران، جامعهای بهتر و شادتر بسازد. علی با توجه به تجربیات خود، به اهمیت یادگیری مداوم و رشد شخصی پی برده است و به همین دلیل همیشه در پی کسب علم و دانش جدید است. او میداند که هر چقدر در زمینههای مختلف اطلاعات بیشتری کسب کند، تواناییهایش در حل مسائل و چالشهای زندگی نیز افزایش مییابد. علی به عنوان یک الگو، به افراد اطرافش نشان میدهد که هیچ چیز غیرممکن نیست و با تلاش و پشتکار میتوان به اهداف بزرگ دست یافت. او همواره به دیگران یادآوری میکند که نباید از شکستها ناامید شوند، زیرا هر شکست فرصتی برای یادگیری و رشد است. در نهایت، نمایندهای از امید و انگیزه در زندگی است که نشان میدهد تلاش و اراده میتوانند مسیر موفقیت را هموار کنند و هر فرد با ایمان به خود میتواند در زندگیاش تغییرات مثبتی ایجاد کند.
علی
لغت نامه دهخدا
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالملک بن حسام الدین جونفوری هندی، مشهور به متقی و ملقّب به علاءالدین. رجوع به علی متقی شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالملک بن عباس قزوینی نحوی، مکنّی به ابوطالب. رجوع به علی قزوینی ( ابن عبدالملک... ) شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالملک رقی، مکنّی به ابوالحصین. رجوع به علی رقی شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالمؤمن بن عبداﷲ، مکنّی به ابوالحسن. تابعی بود. و رجوع به ابوالحسن ( علی بن... ) شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحدبن علی بن جعفر نهدی حمیری. رجوع به علی نهدی شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحدبن محمدبن عبداﷲبن عبداﷲبن یحیی انصاری سجلماسی جزائری مالکی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سجلماسی شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحد بغدادی، مشهور به صریعالدلاء، مکنّی به ابوالحسن. وی شاعر بود و در سال 412 هَ. ق. درگذشت. و او را دیوان شعری است. رجوع به صریعالدلاء و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 143. وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 453.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحد دینوری، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی دینوری شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ )ابن عبدوس. علی بن عمربن احمدبن عماربن احمدبن علی بن عبدوس حرانی. مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن عبدوس. رجوع به علی حرانی ( ابن عمربن احمدبن.. ) شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدوس. علی بن محمدبن عبداﷲ کوفی نحوی، مشهور به ابن عبدوس. رجوع به ابن عبدوس شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدویه،مکنّی به ابوالحسین. از روات بود، و نام او در الموشح آمده است. ( از الموشح ابی عبیداﷲ مرزبانی ص 207 ).
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبیداﷲ احمدبن زین الدین، مشهور به زین العرب. رجوع به علی زین العرب شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن حرث بن رحضةبن عامربن رواحةبن حجربن مصیص بن عامربن لؤی قرشی عامری. رجوع به علی عامری شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبیداﷲبن حسن بن حسین بن بابویه قمی رازی. رجوع به علی قمی شود.
علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبیداﷲبن نصربن سری زاغونی حنبلی، مکنّی به ابوالحسن. متولد در 455 و متوفی در 17 محرم سال 527 هَ. ق. او راست: 1 - الایضاح فی اصول الدین. 2 - التلخیص فی الفرائض. 3 - الدور والوصایا. 4 - دیوان خطب. 5 - غررالبیان فی اصول الفقه، در چند مجلد. رجوع به زاغونی ( علی بن عبیداﷲ... ) و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 144. سیرالنبلاء ذهبی ج 12 ص 139. مناقب الامام احمد ص 228. الوافی صفدی ج 12 ص 112. المنتظم ابن جوزی ج 10 ص 32. البدایه ابن کثیر ج 12 ص 205. شذرات الذهب ابن عماد ج 4 ص 80. مرآةالجنان یافعی ج 3 ص 852.کشف الظنون حاجی خلیفه ص 290. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 145 و سایر صفحات. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 696.
فرهنگ معین
(عَ یّ ) [ ع. ] (ص. ) شریف، بزرگوار.
فرهنگ عمید
۱. رفعت، بلندی قدر، شرف، بزرگواری.
۲. (اسم ) آسمان.
۳. (اسم ) مکان بلند.
فرهنگ فارسی
حرف جربه معنی بر، رفعت، بلندی قدر، شرف، بزرگواری، بلند، بلندمرتبه، بلندقدر، شریف، ونام امام اول شیعه
برای استعلا به کار رود بر.
تاج الدین مکنی به ابوالمکارم وی عالم و فقیه بود و تالیفاتی در امور شرعی داشت و در سال ۷۱۲ قمری درگذشت
فرهنگ اسم ها
اسم: علی (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ali) (فارسی: عَلي) (انگلیسی: ali)
معنی: بلندقدر، شریف، بزرگوار، برتر، توانا، سخت و قوی، از نام های پروردگار، نام امام اول شیعیان، علی: از نام های خداوند متعال است «وهو العلی العظیم» به معنای بلند قدر و شریف است و نیز به معنای شدید، محکم و ارجمند بکار رفته است، علی: نام اولین امام شیعیان است و کنیه او ابوالحسن و ابوتراب و ملقب به مرتضی، حیدر کرار و امیرالمومنین می باشد، مولا علی ( ع ) پسر عمو و داماد پیامبر اکرم ( ص ) در دوران حکومت ساله خود الگوی کاملی از حکومت و مدیریت اسلامی را از خود به یادگار نهاد که در نهج البلاغه اثر گرانبهای آن بزرگواری جمع آوری شده است، هر کس نام او «علی» باشد و حرمت این نام را حفظ کند از رفعت طبع و مروت و عدالتخواهی وعشق به حقیقت آفرینش بهره مند خواهد شد خداوند متعال به حرمت این نام عنایت ویژه ای به او و خاندانش خواهد کرد، همچنین خانواده ای که با نام علی بر روی فرزندان خود به یاد مظلومیت و تنهائی مولا علی ( ع ) باشند و قلب خود را به کانون ولایت او نزدیک کنند، خدای متعال نور معرفت خود را در قلب آنان شعله ور می سازد و مولای متقیان علی ( ع ) را ضامن عبور آنان از پل صراط خواهد کرد، کسانیکه نامشان «علی» است اگر اهل طهارت و دائم الوضو باشند «علی» بعنوان یکی از اسماء الهی مربی نفوس آنان خواهد شد و سبوهای جانشان را از علم لدن پرخواهد کرد و هوشمندی و فراگیری علوم در آنان زبان زد خاص و عام خواهد شد و از سلامت روان و صلابت نفس قابل ملاحظه ای بهره مند خواهند شد بویژه در فردای قیامت که همه دل ها لرزان و همه چشم ها گریان است، عَلَم شفاعت مولا بر سر آنان برافراشته خواهد شد، یارب به علی دل مرا شیــدا کن فـارغ ز تــمام لـذت دنـیا کن یک قطره زعلم او به جانم افشان این سینه کوچک مرا دریا کن، ( عربی ) بلند، بلند بر آمده، بزرگ، کلان، نامی از نام های خدای تعالی، ( در اعلام ) نام امیرالمؤمنین علی ( ع )