شرمگنی

لغت نامه دهخدا

شرمگنی. [ ش َ گ ِ ] ( حامص مرکب ) حیا. تنک رویی. شرمگینی. شرمندگی. شرمساری. باحیایی. حجب. ( یادداشت مؤلف ):
از این بنده نوازی و از این عذرپذیری
از این شرمگنی نیکخویی خوب خصالی.فرخی.شرمگنی نتیجه ایمان است و بینوایی نتیجه شرمگنی. ( از قابوسنامه ).

فرهنگ عمید

شرمگینی.

جمله سازی با شرمگنی

💡 ازین بنده نوازی و ازین عذر پذیری ازین شرمگنی نیک خویی خوب خصالی

💡 از علامتی شرمگنی آنست که ویرا جایی نبینند که از آن ویرا شرم باید داشت.

رویش یعنی چه؟
رویش یعنی چه؟
اورگیم یعنی چه؟
اورگیم یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز