فانی شدن

منظور از فانی شدن، از بین رفتن یا نابود شدن است و به زوال زندگی، اشیاء یا حالات اشاره دارد.

این عبارت در زمینه‌هایی مانند فلسفه و ادبیات به کار می‌رود تا مفهوم ناپایداری و گذرا بودن زندگی را بیان کند.

فانی شدن می‌تواند به مرگ انسان‌ ها یا زوال طبیعت و آثار هنری اشاره داشته باشد.

این مفهوم به ما یادآوری می‌کند که هیچ چیز دائمی نیست و همه چیز در حال تغییر و تحول است و باید از زمان و فرصت‌های خود به بهترین نحو استفاده کنیم.

لغت نامه دهخدا

فانی شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) رفتن. نابود شدن:
فانی نشود هرچه کآن بقا یافت
زیرا که بقا علت فنا نیست.ناصرخسرو.|| ( اصطلاح صوفیه ) ترک دنیا و از خود گذشتن و سپردن طریقت حق است به امید بقای ابدی یا بقای باﷲ. رجوع به فانی و فنا شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - نابود شدن نیست گشتن ۲ - ترک دنیا کردن و از خود گذشتن و سپردن طریقت حق بامید بقای ابدی یا بقائ بالله.

جملاتی از کلمه فانی شدن

اگرچه از فنا موئی ندیدم بجز فانی شدن روئی ندیدم
و گفت: محبت هرگز درست نیاید تا اعراض رادر سر او اثری بود و شواهد را در دل او خطری بل صحت محبت نسیان جمله اشیا است در استغراق مشاهده محبوب و فانی شدن محب از محبوب به محبوب.
و گفت: اول توحید فانی شدن است همه چیزها از دل مرد و بخدای بازگشتن به جملگی.
سارتر مطرح می‌کند که آنچه در میان آدمیان تفاوت می‌پذیرد ضرورت در جهان بودن، در جهان کار کردن، در جهان در میان دیگران زیستن و در آن فانی شدن است. اینها هم جنبه عینی دارند و هم ذهنی. از این نظر جنبه عینی دارند که همه جا هستند و در همه جا باز شناخته می‌شوند. از این لحاظ جنبه ذهنی دارند که با بشر زنده‌اند و اگر بشر آن‌ها را زنده ندارد - یعنی در جهان وجود رابطه خود را آزادانه نسبت به آن‌ها تعیین نکند - هیچ نیستند.
اوّل فانی شدن از نفس و صفات خویش ببقاء حق و صفات او پس فانی شدن از شهوت بهلاک شدن در وجود حق.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم