شادکن

لغت نامه دهخدا

شادکن. [ ک َ ] ( اِخ ) دیهی است از دهستان تبادکان، بخش حومه شهرستان مشهد. جلگه ای و آب و هوای آن معتدل است. 222 تن جمعیت دارد. از آب قنات مشروب میشود. محصول عمده ٔآن غلات است. شغل اهالی آن زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جمله سازی با شادکن

فرامرز گفتا که دل شادکن وز اندوه دختر دل آزاد کن
بدو گفت موبد که ای تاجور یکی شادکن دل به ایرج نگر
ای شادکن دل‌ها اندر همه منزل‌ها در حسن و وفا فردی فی لطف امان الله
بدو گفتم اگر آنجا روی باز دل غمگین ما را شادکن شاد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال رابطه فال رابطه فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال فرشتگان فال فرشتگان